پژوهش حاضر تلاش دارد جایگاه انقلاب اسلامی در تحول سیاستگذاری فرهنگی ایران و همچنین چرخه گفتمانی و تحول در سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی در دهه ۷۰ را مورد بررسی قرار دهد. به جهت ترسیم چگونگی و میزان ...
بیشتر
پژوهش حاضر تلاش دارد جایگاه انقلاب اسلامی در تحول سیاستگذاری فرهنگی ایران و همچنین چرخه گفتمانی و تحول در سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی در دهه ۷۰ را مورد بررسی قرار دهد. به جهت ترسیم چگونگی و میزان تحول در فرایند سیاستگذاری از روش تحلیل گفتمان بهره گرفته شده تا به استناد نتایج، به این پرسش پاسخ دهیم که انقلاب اسلامی ایران در روند سیاستگذاری فرهنگی چه تغییرات گفتمانی را ایجاد کرده است؟ آیا سیاستگذاری فرهنگی پس از انقلاب از گفتمانی مستقر و مسلط پیروی کرده است یا دچار تغییرات درونگفتمانی شده است؟ برای مشخصشدن تغییرات گفتمانی، رویکردهای مختلف نسبت به سیاستگذاری فرهنگی مانند (آرمانگرا و واقعگرا بودن - میزان مداخله دولت - دیدگاه کنترل فرهنگی یا فرهنگ آزاد - دینی و غیردینی بودن) مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به جهت مطالعه دقیقتر و نشاندادن میزان تحولات، اسناد و برنامههای توسعه نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. از جمله مهمترین نتایج پژوهش حاضر این است که با حادثه انقلاب اسلامی چرخش «از» گفتمان «غربی و غیراسلامی» به گفتمان «دینی و اسلامی» رخ میدهد و روند سیاستگذاری فرهنگی پس از انقلاب اسلامی نیز در دو گفتمان «سنتی - انقلابی» و «توسعهای - لیبرال» قابلتقسیم بندی است که در دهه ۱۳۷۰ این تغییر «در» گفتمان را شاهد هستیم.